علاقهمندي ها
+
داشتم تلويزيون ميديدم بعد مادر بزرگم اومده کانال رو عوض کرده بعدش به من ميگه داشتي ميديدي؟؟؟!!! پـــ نه داشتم گرمش ميکردم تا شما بياي ببيني!!!!! http://yoogi.parsiblog.com/MLink/?5009542

*maryamz*
91/5/7
ناکام دات کام
*2* رفتم پيژامه از کمد برداشتم پوشيدم بابام ميگه از تو کمد برداشتي؟ پـــــ نه گذاشته بودم توي يخچال، تابستونيه، پيژامه تگري بپوشم خنک شم.
ناکام دات کام
*4* دارم تو حياطمون موتورمو تعمير ميکنم به مامانم ميگم دستمال بيخودي داري؟ ميگه ميخواي موتورتو تميز کني؟ پـــ نــه ميخوام هل هله کنان برم تو کوچه کردي برقصم.
ناکام دات کام
ئه واقعا ؟ :دي
کلبه تنهايي*مريم*
عجبا . .نه!!!!//جوگيرنشيدا جاتون پربود.......دي
+
هرکي فهميد که بريدي ميخواد از تنت بباره... واسه شير خسته موشم يلي ميشه و ميباره... تا بدونن شدي خسته همه ميپرن به جونت... تيکه تيکتو ميدزدن حتي قلب مهربونت... ديگه تسليم ميشي وقتي توي گله ي شغالا... آشناهارو ببيني که غريبن ديگه حالا... حتي اونايي که روزي همه ياور بودنو کس، وقتي افتادي ميبيني که ميشن به شکل کرکس.....

گروه جرقه ايراني
91/3/4
وقتي قيمت شهامت کمتر از قيمت نونه.. وقتي نقل نقد و سکه ست هر شغالي مهربونه... نون تو خون زدن يه عادت، هر حماقتي رشادت.. قربونت برم خدايا، تورو ميخوان واسه حاجت.. ديگه حتي وقت اونه از خداهم باخبر شد... زير بارون رفت و با عشق بود و موند و خيس تر شد....
+
اين روزها پل هاي زنده رود براي زنده رود ميگريند**** اي کاش کسي بود صداي ناله ي زنده رود را ميفهميد**** اي کاش کسي بود به داد دل اين پير ميرسيد**** زنده رود در اين روز ها دسته پنجه نرم ميکند بامرگ،ديگر نفس هاي آخر را ميکشد**** زنده رودي زيبا، شده است بيابان بي خاک، زنده رودي زيبا، شده است آدم بي جان**** از زنده رود اين روزها اسمش مانده است و بس... :(

گروه جرقه ايراني
91/3/4
+
سهراب !! گفتي:چشمها را بايد شست……شستم ولي !………
گفتي: جور ديگر بايد ديد…….ديدم ولي !…………..
گفتي زير باران بايد رفت……..رفتم ولي !………….
او نه چشمهاي خيس و شسته ام را..نه نگاه ديگرم را…هيچ کدام را نديد !!!!
فقط در زير باران با طعنه اي خنديد و گفت
: ” ديوانه باران نديده !! ”
گروه جرقه ايراني
91/2/13
+
نقــاش خــــوبي نــــبودم...
..
اما
..
ايــن روزها...
..
به لطـف تــــــــــو...
..
انـــتظار را
..
ديـــدني ميكــشـم

ناکام دات کام
90/6/21
+
همه رو داري دعوت ميکني...همه دارن ميان اونجا ضريح قشنگت رو ببينن...يعني ميشه يکي همين الان زنگ بزنه بگه ميخواي بري مشهد؟؟؟

محمديزداني**دهاتي
90/6/20
من امروز بهم زنگيدن تقريبا همينو گفتن......خدا كنه اردومون مشهد باشه.....خداكنه آقا منو به حرمش راه بدن...
تقريبا تو فاميلاي ما همه اين تابستون رفتن مشهد الانم عموهامو عمم اينا باهم ديگه رفتن!منم ميخوام برم:(((خيلي دلم هواي حرمو داره!همش گريم ميگيره وقتي بهش فکر ميکنم!ولي چيکار کنم که لايق نميدونه!!!!!!حالا مشهدو هيچي!لااقل يه مسافرتم نرفتيم!
+
درون زندگي ام پر از جاهاي خاليست !
جاهايي که هرگز بود و نبودشان فرقي نداشته !
فقط جا اشغال کرده اند ! جايي که حتي کسي حاضر نيست از آن حوالي بگذرد !
امير همون پسر خوبه
90/6/17
+
اشک خيمه زده بر صفحه ي چشم نگرانم
چنـد روزيسـت که دلواپسـم و بـد نگرانم
کوچه از رهگذر سرد غمت زار و گرفته ست
شب بي تابش ماه روي تو برده امانم
همه نمك بريزيم!
90/6/17
+
دل به يار بي وفاي خويشتن
دادم و ديدم سزاي خويشتن
زخم فرهاد و من از يک تيشه بود
او بسر زد و من بپاي خويشتن
هر که ننشيند بجاي خويشتن
افتد و بيند سزاي خويشتن
همه نمك بريزيم!
90/6/17
+
چه تلخ محاکمه مي شوند پاييز و زمستان
که براي جان دادن به درخت ، جان مي دهند
و چه ناعادلانه کمي آن طرف تر همه چيز به نام بهار تمام مي شود
همه نمك بريزيم!
90/6/17
+
بودن و نبودنت هم
خوب است!
اينها اگر نباشد
کِي از نبودنت بميرم
و
کجا براي باز دوباره بودنت پر پر بزنم؟!
بگذار زندگيم
همين قدر غيرعادي باشد
من همه اين ها را دوست دارم
همه نمك بريزيم!
90/6/17
+
غريبه بود اشنا شد … عادت شد …عشق شد …هستي شد …
روزگار شد …خسته شد… بي وفا شد …دور شد…بي گانه شد …
فراموش نشد
همه نمك بريزيم!
90/6/17
+
غيرتي شدن هارت و پورت كردن و گير دادن و جاسوسي كردن نيست،
غيرت يعني زن مورد علاقه ات هيچ وقت احساس تنهايي و بي پناهي نكنه
همه نمك بريزيم!
90/6/17